کبد جای عجیبیست
احتمالا جایی مخوف
پایین شهر ترین نقطه بدن
میعادگاه تمام اسیدها..سم ها و بازها
بارها
از سر و رویش می بارد کارها
و احتمالا تک تک سلول هایش
کارگران این کارخانه شیمیایی بیولوژیک
آرزوی بازنشستگی پیش از موعد را دارند
آخر هم چربی می افتد به جانش
که اگر چربی زبان فرد را تعالی می بخشد
تنها از کار افتاده و علیل می کند
کبد را
روانش
کبد را حتی دیگر جگر نیز محبوب نمی کند
چه انشای خسته کننده ای
بنشین پسرم
فقط یک خط آقای معلم
شاید من کبد جهانم
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: برچسبها:
الف آؤشام ,
کبد ,
انشا ,
پایین شهر ,
اسید ,
باز ,
مخوف ,
:: بازدید از این مطلب : 781
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3