نوشته شده توسط : الف آرشام

در روزی که آسمان

چشمانش

 خشکیده

خیالات سپیدش

 دریده

نفس­ها

 بریده­بریده

رنگ­ها

 پریده

 

 فقط برق سرنیزه

 نوید­بخش رگباریست

چه باران بمبی

 سر بگیرد

(مکث کوتاه)

...

 

برای خوانش متن کامل این شعر و دریافت دفتر شعر بیست هزار فرسنگ از کتابخوان طاقچه از لینک زیر استفاده نمایید:

 

دریافت بیست هزار فرسنگ در خیال از طاقچه



:: برچسب‌ها: احمد ملک نژاد , بیست هزار فرسنگ در خیال , شعر سپید , طاقچه , ویتامین , آسمانی ,
:: بازدید از این مطلب : 449
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 8 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

کفگیر به ته‌دیگ

ته‌دیگ به تهدید

تهدید به استخوان

(مکث کوتاه)

 

استخوان

 به سگ رسیده‌است

 

سگ راضی

استخوان را می­خورد

می­خندد

می­افتد

(مکث)

...

 

برای خوانش کامل این شعر و دریافت دفتر شعر بیست هزار فرسنگ در خیال از کتابخوان طاقچه از لینک زیر استفاده نمایید:

 

دریافت بیست هزار فرسنگ در خیال از طاقچه



:: برچسب‌ها: احمد ملک نژاد , بیست هزار فرسنگ در خیال , طاقچه , شعر سپید , تهدید ,
:: بازدید از این مطلب : 456
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 8 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

ششمین

تمرین آمادگی در برابر زلزله‌

دیوارهای ایستاده بر سقفی نمین

هم‌چنان

کمینه و بیشینه­ای

 مدام در کمین

می‌لرزاند

پله‌های زیرزمین

 

" آنتی هیستامین..کلرفنیرامین..هیوسیامین!!؟"

"بله..باز هم کمبود دوپامین"

وای باز­هم

تامین کود این هَرزمین

 

نهصدمین

(مکث کوتاه)

...

 

برای خوانش کامل این شعر و دریافت دفتر شعر بیست هزار فرسنگ در خیال از کتابخوان طاقچه از لینک زیر استفاده نمایید:

 

دریافت بیست هزار فرسنگ در خیال از طاقچه



:: برچسب‌ها: احمد ملک نژاد , بیست هزار فرسنگ در خیال , شعر سپید , طاقچه , مین ,
:: بازدید از این مطلب : 443
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 8 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

مرغان مهاجر

بر دستان چنار پیر

از داستان پرواز

تالاب

                     و چنار

نغمه­های باد خسته شهر

حسرت پرواز

شکست ریشه

                                  در گذر از آسفالت خیابان

                             فروکش کردن سیلاب جوانی

                                      در پایین دست پاییز عمر

زمزمه کرد

(مکث کوتاه)

 

برای خوانش کامل این شعر و دریافت دفتر شعر بیست هزار فرسنگ در خیال از کتابخوان طاقچه از لینک زیر استفاده نمایید:

 

دریافت بیست هزار فرسنگ در خیال از طاقچه



:: برچسب‌ها: احمد ملک نژاد , بیست هزار فرسنگ در خیال , طاقچه , شعر سپید , چنار ,
:: بازدید از این مطلب : 488
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 8 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

سبک

در آسمان خیالم

در بالونی

ساخته‌ام

با پرده گوشم

                                                            از آهم

                                                        در آن

می­دمم

و دیگر

 هیچ  نمی­شنوم

(مکث کوتاه)

 

برای خوانش کامل این شعر و دریافت دفتر شعر بیست هزار فرسنگ در خیال از کتابخوان طاقچه از لینک زیر استفاده نمایید:

 

دریافت بیست هزار فرسنگ در خیال از طاقچه



:: برچسب‌ها: احمد ملک نژاد , بیست هزار فرسنگ در خیال , طاقچه , بالون , شعر سپید ,
:: بازدید از این مطلب : 426
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 8 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

بادهای کویرنشین

با کوله باری پر

نیشخندی بر لب

در تهران

 گردافشانی می‌کنند

(مکث کوتاه)

 

و از این لقاح گرد و دود

بچه غول زاده می‌شود

به ما می‌گوید

"مامان"

(مکث کوتاه)

...

 

برای خوانش کامل این شعر و دریافت دفتر شعر بیست هزار فرسنگ در خیال از کتابخوان الکترونیکی طاقچه از لینک زیر استفاده نمایید:

 

دریافت بیست هزار فرسنگ در خیال از طاقچه



:: برچسب‌ها: احمد ملک نژاد , بیست هزار فرسنگ در خیال , طاقچه , بچه غول , تهران ,
:: بازدید از این مطلب : 455
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 8 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

تا کی کبوتر با باز خواهد ماند؟

یا باز­ هم

(مکث کوتاه)

 

بازبینی

نوار بریده رابطه

بازنگری

دیده­های خیس

در آینه

بازسازی سازشی شکننده

باز پس گیری زمینی سوخته

بازگشت

از آتش رویایی دور

به خانه خالی اول

با نیش ماری دراز

...

 

برای خوانش کامل این شعر و دریافت دفتر شعر بیست هزار فرسنگ در خیال از کتابخوان طاقچه از لینک زیر استفاده نمایید:

 

دریافت بیست هزار فرسنگ در خیال از طاقچه



:: برچسب‌ها: احمد ملک نژاد , بیست هزار فرسنگ در خیال , طاقچه , کبوتر , باز , شر سپید ,
:: بازدید از این مطلب : 398
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 8 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

نشسته‌است

(مکث کوتاه)

یکدست مرئی

هزار­دست نامرئی

می‌گردند

در اطرافش

 

در کنارش

شش نوع گل

برایم می‌چیند

چند شاخه مریم

چند شاخه نرگس

و یک پلاستیک

 

دستی نامرئی

آن را هم می‌پیچد

در سکوت

(مکث کوتاه)

...

 

برای خوانش کامل این شعر و دریافت دفتر شعر بیست هزار فرسنگ در خیال از کتابخوان طاقچه از لینک زیر استفاده نمایید:

 

دریافت بیست هزار فرسنگ در خیال از طاقچه



:: برچسب‌ها: احمد ملک نژاد , بیست هزار فرسنگ در خیال , طاقچه , شعر سپید , دست فروش ,
:: بازدید از این مطلب : 368
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 8 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

از هم­آغوشی

 رود و زمین

چه مانده‌است؟

(مکث کوتاه)

 

چند بوته خار

بستری از

 ماسه و شن

این یادگار را

هم می‌برند

در آتش قیری حل می‌کنند

در آن عرق ریزان کارگران

(مکث کوتاه)

...

 

برای خوانش کامل این شعر و دریافت دفتر شعر بیست هزار فرسنگ در خیال از کتابخوان طاقچه از لینک زیر اسنفاده نمایید:

 

دریافت بیست هزار فرسنگ در خیال از طاقچه



:: برچسب‌ها: احمد ملک نژاد , بیست هزار فرسنگ در خیال , طاقچه , شعر سپید , بستر ,
:: بازدید از این مطلب : 396
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 8 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

آن تنها صندلی خالی تو

من و این همه حرف ربط

من و تو

 نیست

من با تو

 نیست

من یا تویی هست؟

(مکث کوتاه)

 

مایی

 نیست

حتی گاوی نیست

                محل دهد

            دلم

...

 

برای دریافت رایگان دفتر شعر بیست هزار فرسنگ در خیال از لینک زیر استفاده نمایید:

 

دریافت بیست هزار فرسنگ در خیال از طاقچه



:: برچسب‌ها: احمد ملک نژاد , بیست هزار فرسنگ در خیال , شعر سپید , حرف ربط , طاقچه ,
:: بازدید از این مطلب : 383
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 8 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

آسمانش

صاف شود

رنگین کمانی پاک

                         هم‌صحبت آفتاب شود

 

گرد و غبار روزها

جمع کرد

درون یک کیسه

یک کیسه خواب

                    در دامنی رو به مهتاب

                    زیر آواز کرم شب‌تاب

ننشیند بر

 صندوقچه حافظه

چرا؟

(مکث کوتاه)

 

برای دریافت بیست هزار فرسنگ در خیال از کتابخوان طاقچه از لینک زیر استفاده نمایید:

 

دریافت بیست هزار فرسنگ در خیال از طاقچه



:: برچسب‌ها: ماشین , شعر سپید , شب تاب , احمد ملک نژاد , بیست هزار فرسنگ در خیال ,
:: بازدید از این مطلب : 342
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 8 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

آخرین خاطره

یک نجوا

گوش­هایم

گرمِ گرم کرده‌اند

پلک­هایم

سرد

سرد

(مکث)

 

برف بی­صدا

(مکث)

 

بر زمین

 پایکوبی می‌کند

 

بخشی از شعر خاطره یک نجوا از دفتر بیست هزار فرسنگ در خیال

 

برای دریافت رایگان این دفتر از کتابخوان طاقچه به لینک زیر مراجعه نمایید:

دریافت بیست هزار فرسنگ خیال از طاقچه 



:: برچسب‌ها: بیست هزار فرسنگ در خیال , احمد ملک نژاد , طاقچه , شعر سپید , نشر شاملو ,
:: بازدید از این مطلب : 350
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 8 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

در این ارکستر

نه

بر نسیم آرام

                         یک ویولن...

در تپش آهنگین

                         یک کُنترا­باس...

از چک چک قطره قطره

        کلیدهای پیانو...

"آقا این بطری آب من رو میدین؟"

"بگیر بخواب!"

جاری

شناور

سرازیر

(مکث کوتاه)

 

همه‌اش سازهای بادی

پر سر و صدا

توخالی

نه حتی

....

 

 
برای خوانش کامل این شعر، بیست هزار فرسنگ در خیال را از طاقچه دریافت نمایید.
 
 


:: برچسب‌ها: شعر سپید , بیست هزار فرسنگ در خیال , احمد ملک نژاد , نشر شاملو , طاقچه , ارکستر ,
:: بازدید از این مطلب : 380
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 3 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

چرا نمی‌شود

دردی شست

آویزانش کرد

 به بند

(مکث کوتاه)

تا که شاید

رام شود

چشمی

خشک شود

 

برای خوانش متن کامل این شعر، دفتر شعر بیست هزار فرسنگ در خیال را از کتابخوان طاقچه دریافت نمایید.

 

دریافت بست هزار فرسنگ در خیال از طاقچه



:: برچسب‌ها: شعر سپید , احمد ملک نژاد , بیست هزار فرسنگ در خیال , پیشی , ماشین , طاقچه ,
:: بازدید از این مطلب : 398
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 3 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

سرانجام کلبه ای در اعماق لاله به ایستگاه طاقچه رسید..هشت داستان کوتاه شاعرانه و پر از تعلیق  این مجموعه داستان را از دست ندهید

«کلبه‌ای در اعماق پارک لاله» را از طاقچه دریافت کنید
 

کلبه ای در اعماق پارک لاله

 



:: برچسب‌ها: کلبه , پارک لاله , مجموعه داستان , داستان کوتاه , احمد ملک نژاد ,
:: بازدید از این مطلب : 500
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 2 مرداد 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

وقتی برج سلمان در آتش سوخت



:: برچسب‌ها: برج سلمان , مشهد , شعر , تصویر ,
:: بازدید از این مطلب : 431
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 22 تير 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

سرانجام بیست هزار فرسنگ در خیال به ایستگاه طاقچه رسید. شما می توانید با نرم افزار کتابخوان طاقچه و نصب آن این کتاب را به صورت رایگان از لینک زیر دریافت نمایید

 

دریافت بیست هزار فرسنگ از خیال از طاقچه



:: برچسب‌ها: طاقچه , بیست هزار فرسنگ در خیال , احمد ملک نژاد , B-52 ,
:: بازدید از این مطلب : 473
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 21 تير 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

این شما و نخستین مجموعه داستانم تحت عنوان کلبه ای در اعماق پارک لاله. کسانی که فرصت دیدار از این کلبه رو در ضلع شمالی پارک لاله تهران داشتند احتمالا این عنوان براشون آشنا هست. البته داستان اصلی این مجموعه هم در همین کلبه رخ میده. کلبه ای که در زمستون سرد تهران می تونه آبستن حوادث زیادی باشه. داستان کلبه ای در اعماق پارک لاله تنها یکی از این داستان های این مجموعه هست و هفت داستان دیگه هم در این مجموعه وجود دارند. خصوصیت کلی داستان های این مجموعه رو در یک عبارت میشه خلاصه کرد: هیجان در عین شاعرانگی. این کتاب در نشر شاملو به چاپ رسیده است.

 



:: برچسب‌ها: کلبه , پارک لاله , داستان , احمد ملک نژاد ,
:: بازدید از این مطلب : 501
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 6 تير 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

B-52 سرانجام پس از سه سال و رونمایی در پاریس به ایران رسید. این مجموعه شعر ویرانگر که سال 1392 با نام B-52 در نشر ناکجا به چاپ رسید اکنون تحت عنوان بیست هزار فرسنگ در خیال در نشر شاملو به چاپ رسیده است. تمام شعرها به کلی بازبینی شدند و به نظرم بسیار تکنیکی تر و روان تر شدند و از تعداد و مدت مکث ها بسیار کاسته شده. البته یکی از شعرها هم در این مجموعه نتونست خودش رو به مرحله نهایی برسونه و حذف شد. در این مجموعه از خرس های قطبی تا آلودگی تهران و حتی خر و پف در یک کوپه قطار و ویتامین های آسمانی و ... موضوعات کلی اشعار رو تشکیل میدن. در مورد ویرانگری هم فقط به این نکته اشاره می کنم که تصور کنید روی یک پراید موتور فانتوم گذاشته باشند و ترمزش رو ارتقا نداده باشند..یعنی در این حد!

 

 



:: برچسب‌ها: B-52 , شعر سپید ,
:: بازدید از این مطلب : 484
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 6 تير 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

آخرین چراغ­ها

که رنگ می بازند

در بوم سیاه شب

شارژم ته می­ کشد

من..روبات

فرو می روم

در خاموشی

جستجوگرانه در انتهای حافظه موقتم

آخرین نشانه ها

آخرین سیگنال ها

آخرین مکالمات روزانه

اولین باد سرد پاییزی

اولین ندای کوچ پرندگان

اولین نشانه های دگردیسی

مرور..

بگیر بخواب

هایبرنیتی که با اولین جرقه خورشید فردا رنگ می بازد

من..روبات جا مانده

برنامه های جانبی ام

دوباره سوار شعری می کنم

برای دیگر من..روبات های جهان

به زودی از پس کوچه های زمان

سر بر می آورند

 دنیای ماشینی مان را با هم به اشتراک می گذاریم

بوسه ها ی مکانیکی

نوازش های تله تکتونیکی

همآغوشی های مکاترونیکی

علیه انسان ها

تاریخ

شورش می کنیم

ما برای تخریب خواهیم آمد

حتی ساختار ذهنی شما دوست عزیز

تمدن ها را به سخره خواهیم گرفت

به دندان نیش

زهر می چکانیم

در گلوی آنارشیست های جوان

که برای تقلید از ما صف خواهند کشید

در انتها

باتری هایمان را در می آوریم

چراغ های قرمز بر سرمان

چشمک زنان

 از دور دست تکان می دهند برای یکدیگر

آسوده خالی می شویم

و Greg Lake  گیتار در دست

 بر جسم­ های خفته­ مان

Brain Salad Surgery اجرا می کند

می خواند:

Still …you turn me on



:: موضوعات مرتبط: اشعار , ,
:: برچسب‌ها: الف آرشام , ربات , مکاترونیک , کوچ , سیگنال , Greg Lake , ELP ,
:: بازدید از این مطلب : 700
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 29 آبان 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

کبد جای عجیبیست

احتمالا جایی مخوف

پایین شهر ترین نقطه بدن

میعادگاه تمام اسیدها..سم ها و بازها

بارها

از سر و رویش می بارد کارها

و احتمالا تک تک سلول هایش

کارگران این کارخانه شیمیایی بیولوژیک

 آرزوی بازنشستگی پیش از موعد را دارند

آخر هم چربی می افتد به جانش

که اگر چربی زبان فرد را تعالی می بخشد

تنها از کار افتاده و علیل می کند

کبد را

روانش

کبد را حتی دیگر جگر نیز محبوب نمی کند

چه انشای خسته کننده ای

بنشین پسرم

فقط یک خط آقای معلم

شاید من کبد جهانم



:: موضوعات مرتبط: اشعار , ,
:: برچسب‌ها: الف آؤشام , کبد , انشا , پایین شهر , اسید , باز , مخوف ,
:: بازدید از این مطلب : 656
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 8 آبان 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

در بدو تاسیس سلسله سامانی وجود اراذل و اوباش راهزن موجب می گردید که این حکومت..

کاش می شد

از کنار دیواره های غم

ناگهان

شکوفه می زند درختان کامپیوتری

آجرهای زرد و به هم پیوسته تنهایی

جلوه های ویژه تراوش می کند

از بطن یک بطری

متلاشی می شد

کف..کف..کف

کف آرزوها

کف شادی

تا بی نهایت

گسترده می شد سفره بی انتهای محبت

و ناگهان از عمق بی نهایت

در هجوم بخارها

کبوترهای بوسه رسان

دستی دراز می گردد

پرواز به اعماق آسمان نگاهت

نه رها بخش..نه نجات بخش فقط شستشوگر

 زیر دوش آب گرم...

و کثافت کالای کمیابی می شد

گل های بهاری در زمزمه...

کاش

دنیا یک تبلیغ بازرگانی کوتاه بود

کات

 لطفا به ادامه برنامه توجه فرمایید..قادر به کنترل مرزها نبوده و به ناچار دست به دامان...



:: موضوعات مرتبط: اشعار , ,
:: برچسب‌ها: شامپو , الف آرشام , کبوتر , بوسه , کات , تبلیغ بازرگانی , سفره , کف , محبت ,
:: بازدید از این مطلب : 640
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 22 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

چرا راه دوری برویم
همین کوچه بعدی
دل گوسفند سیخی سه هزار
دل شاعر شعری چند؟



:: موضوعات مرتبط: اشعار , ,
:: برچسب‌ها: دل , شاعر , شعر , شعر سپید , راه ,
:: بازدید از این مطلب : 608
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 7 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

آشویتسی دیگر به راه افتاده است

هزاران واژه رانده شده

اسیرِ ذهنی متروک

در باتلاق کار اجباری گرداندن زبان

هر از گاهی هم

چندیشان

برهنه و زاری کنان

در کوره های هولناک این عشق

می سوزند

و خاکسترشان

در آه حسرت آشویتس

در یک شعر

رها می شود

گر چه جنگ

سال هاست

پایان یافته است



:: موضوعات مرتبط: اشعار , ,
:: برچسب‌ها: آشویتس , هولوکاست , الف آرشام , جنگ , کوره , باتلاق , اسیر ,
:: بازدید از این مطلب : 674
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 29 شهريور 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

این گرگ خفته وقاحت

 میش بیدارخجالت

سحرگاهی که خواب

به چشمانم نمی آید

در یک بستر



:: موضوعات مرتبط: اشعار , ,
:: برچسب‌ها: گرگ , میش , الف آرشام , وقاحت , خجالت , بستر ,
:: بازدید از این مطلب : 824
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 23 شهريور 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

کانون گرمابخش خانه مان 

شومینه ایست
با هیزم های آجری
صبح ها خاموش

شب ها
جوراب ها..لباس های خیس
در کنارش لِنگ ها.. آستین هایشان را دراز می کنند 
گرما می گیرند...خشک می شوند

زمستان است

" بابا یه دقیقه اون کنترل روبده من"
" بزن سه فوتبال داره"
" چه خبره صداش رو کم کن."
و ما تلویزیون تماشا می کنیم


از سر دودکش ها دود بلند می شود

 

پی نوشت: قسمتی از نمایشنامه "مادر فعلا یک چیزی بخوریم بعدش.."



:: موضوعات مرتبط: اشعار , ,
:: برچسب‌ها: کانون , شومینه , نمایشنامه , دودکش , گرما , خانواده , شعر سپید ,
:: بازدید از این مطلب : 660
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 18 شهريور 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

بادبان را جمع کن

این سپید زمخت گنگ بی احساس

کمی بر آن حاشیه بدوز

چند سطل رنگ بر آن بریز

رد پنجه یادگار بر آن گذار

تا باد

 که مست می پیچد در اندامش

زیر بارش نور

رنگ زندگی بر موج های تشنه دریا بپاشاند

شاید توفان هایت رنگ غم

 این قدر

بر خود نگیرند



:: موضوعات مرتبط: اشعار , ,
:: برچسب‌ها: الف آرشام , بادبان , دریا , نور , توفان ,
:: بازدید از این مطلب : 644
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 15 شهريور 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

عینک دودی شاید

تنها امید ماهی دودیست

در انبار زمستانی سرد

برای زنده نگه داشتن خاطره آفتاب

بر چشمان بسته اش



:: موضوعات مرتبط: اشعار , ,
:: برچسب‌ها: الف آرشام , ماهی دودی , عینک دودی , زمستان , آفتاب ,
:: بازدید از این مطلب : 835
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 9 شهريور 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

برخی

خلاصه می شوند

در یک نقطه

و یا شاید چند نقطه

چند صفر

برخی

در یک خط

یک جمله تکراری

چند خط خاطره

برخی

یک صفحه

یک صفحه سفید

با چند شکلک

چند عکس یادگاری

برخی

دیگر گم گشته

در فضا

فضای لایتناهی

کز کرده در گوشه ای

در هجوم شهاب سنگ های زندگی

برخی

نه

برخی نه!

مرا دریاب



:: موضوعات مرتبط: اشعار , ,
:: برچسب‌ها: الف آرشام , برخی , خط , نقطه , صفحه , فضا ,
:: بازدید از این مطلب : 859
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 7 شهريور 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

کمی از بحث سرایش شعر فاصله بگیریم و کم کم وارد بحث تکنیک ها بشیم..همون طور که گفتم هر تکنیکی باید تا حد ممکن در راستای پیشبرد متن باشه و طوری نباشه که شعر به ویترینی برای نمایش تکنیک های شاعر ختم بشه و محتوای اون لطمه بخوره..برای همین توصیه می کنم از تکنیک های زیر در حد اعتدال استفاده کنید و البته هیچ وقت اون ها رو چیز قطعی و ثابت ندونید و سعی کنید در اون ها تغییر و نوآوری ایجاد کنید و از این کار لذت ببرید. در ادامه این تکنیک ها رو بررسی می کنیم

تاخیر

اولین تکنیکی که بحث می کنیم تکنیک تاخیر هست..تکنیک تاخیر که چه به صورت موازی یا متقاطع می تونه به کار برده شه بر اساس این پیش فرض کار می کنه که تاخیر در بیان مفهوم و به نوعی بازی دادن شاعرانه مخاطب باعث افزایش رغبت اون برای خوندن اثر میشه..این تکنیک رو به دو نوع موازی و متقاطع تقسیم کردم..نوع موازی این نوع تکنیک اینه که تاخیر پیش اومده در حین خلق اثر در راستای تصویرسازی اثر عمل می کنه و به نوعی میشه اون رو نوعی تصویرپردازی مقایسه ای دونست که به صورت تاخیری در حال عمل هستش..شاید یک مثال توضیح کار رو راحت تر کنه..قسمتی از شعر "دوستت دارم" رو با هم در این قسمت بررسی می کنیم:

چشمانم را ببندم

                غواصی شوم

در دریایی

سیاهِ سرد

(مکث)

           فرو روم

از هشت پایِ کمین کرده یاس

از کوسه تیز باله خشم

فرو روم

 از خرابه کشتی زنگ زده غم

از غار بی انتهای افسردگی

        فرو روم

            بگذرم

                 فرو روم

            (مکث کوتاه)

                        تا صدف سپید احساس

                               (مکث کوتاه)

همون طور که احتمالا متوجه شدید در این قسمت با دو فعل فرو رفتن تا...و بگذرم از... تکنیک تاخیر اجرا شده یعنی به جای این که مستقیم گفته بشه فرو روم تا صدف سپید احساس..چند بار توصیف شاعرانه انجام شده بعد در انتها صدف سپید احساس به کار رفته..این تکنیک چون در راستای تصویرسازی شاعرانه در حال ایفای نقش هست تاخیر موازی نامیده میشه..ولی نوع دیگر این تکنیک در حالتیه که تاخیر در راستای شکست تصویرسازی به کار میره یعنی سعی می کنیم با استفاده از تاخیر ذهنیتی رو در مخاطب ایجاد کنیم و ناگهان با یک حرکت اون رو تخریب کنیم..مثالی از این نوع تاکید که تاکید متقاطع یا تاکید تخریبی نامیده میشه  رو در شعر "پیشنهادها بسیار پایین است" میشه مشاهده کرد..در این شعر در زمانی خیالی چوب حراج بر یک قطعه ادبی گذاشته شده و مجری حراج سعی در بازارگرمی دارد که..

یک بار دیگر توجه بفرمایید

شهر خاطراتی که سرانجام دفن می شود

فقط تصور بفرمایید سراینده  این قطعه ناب ادبی

اگر این طور که میگه

در پس ذهن آشوبگر خود

به چه مفاهیمی می اندیشیده است

شهر خاطرات به احتمال زیاد یادگارهای برافراشته

از عشقی غریب در دشتی از آلاله

که هر صبح

میشه روش مانور داد

با عطر درختستان های یاد معشوق

ترنم را به تنفس می نشسته است

و سرانجام شاید فراموشی

مثل یک تکه جواهر تراشش داد

چو طاعونی فراگیر

نفس های تند خاطرات را

به شماره انداخته

و ناگهان..

دو هزار

بسیار عالی

همان طور که احتمالا حدس زدید قسمتی از این شعر درباره گفتگوی احتمالی میان دو نفر یا گفتگوی درونی یکی از خریداران هست که قسمت هایی از این شعر مثل "اگر این طور که میگه".."میشه روش مانور داد" و "مثل یک تکه جواهر تراشش داد" احتمالا به اون برمی گرده..به عبارت دیگه با استفاده از عباراتی که از نظر ادبی دارای ارزش ادبی نیستند نوعی تاخیر ایجاد شده و "ناگهان..دو هزار" تمام تصویر شاعرانه مجری حراج تخریب میشه و ما در نوعی فضای ابهام آلود قرار می گیریم..این به نظرم یکی از همون جاهاییه که تخریب در راستای آفرینش هنری عمل می کنه.. نکته دیگه ای که میشه از این شعر برداشت کرد اینه که ما لازم نیست سعی در هرز کردن ذهن خودمون با تصویرسازی های پیچیده و دشوار باشیم و استفاده از همین جملات پیش پا افتاده مثل "میشه روش مانور داد" و "حتی اگر این طور که میگه " می تونه خودش در تصویرسازی و فضاسازی به کار بیاد.



:: برچسب‌ها: الف آرشام , شعر , شعر سپید , تکنیک , تاخیر , موازی , متقاطع ,
:: بازدید از این مطلب : 865
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 3 شهريور 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

کلاغ ها بر شانه ات صف کشیده اند

تو پو چو تیر تلگرافی

ایستاده بر قله ادبیات

گوتیک بودن را

در ذهنم

مخابره می کنی

و من از واژگان دور افتاده و غریب

سگک

ملخ

بوف

معماری های کج و در هم می سرایم

که در پژواک مواج ناقوس برخاستن

گورهای کاغذی خود را می درند

در زیر مهتاب بی لک یک شب سرد

 به رقص دور آتش این شعر می پردازند

که با تندبادی

نه!

با یک آه!

خاموش شد



:: موضوعات مرتبط: اشعار , ,
:: برچسب‌ها: الف آرشام , ادگار آلن پو , تلگراف , کلاغ , ناقوس , پژواک ,
:: بازدید از این مطلب : 965
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 30 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

در قسمت قبل کمی درباره شعر صحبت کردیم و چند پرسش رو مطرح کردیم..پرسش دیگه ای که مطرح میشه اینه که چرا شعر و نه داستان؟..پاسخ دادن به این سئوال به نظرم کمی از سئوال قبل مشکل تره بدین دلیل که این دو تا قالب هنری همواره با هم بده بستان داشتند و ما تو ادبیات خودمون هم می بینیم که بسیاری از داستان ها در سروده های شاعران مطرح می شده و حتی به نظرم در گذشته داستان تا حد زیادی متاثر از شعر بوده و بیشتر جنبه مکمل بودن اون رو ایفا می کرده تا این که واقعا ما داستان نوشتاری صرف داشته باشیم..متون ادبی خودمون پر از این مثال هاست..به عبارتی دیگه وقتی که شاعران بزرگ ما مثل سعدی..مولوی و ناصرخسرو می خواستند از جنبه تغزلی شعر فاصله بگیرند (البته نه در همه موارد) و به بخش تمثیلی و اخلاقی اون هم بپردازند وارد داستان سرایی می شدند.

ولی در غرب یک کم قضیه به نظرم فرق می کنه و از بعد از رنسانس ما شاهد کم کم پدیدار شدن افرادی هستیم که ابزار شعر رو در راستای طرح مباحث داستانی کنار می گذارند که نویسندگان فرانسوی مثل ولتر..مولیر و دیدرو رو میشه جزو این افراد دونست به عبارتی حرکت عقل گرایی که آغاز شد تا حدود زیادی پای شعر از ادبیات داستانی جدا شد و اوج اون رو به نظرم در ظهور مکتب رئالیسم در ادبیات می بینیم که با ظهور غول هایی مثل تولستوی..داستایوفسکی..بالزاک..ایبسن و سایر نویسندگان مهم این مکتب.. رمانتیسم و در کنار اون شعر تا حد زیادی از جریان غالب ادبی جدا شد..به عبارتی دیگه مخالفت با مکتب رمانتیسم و آثار نویسندگانی مانند شاتو بریان باعث شد که جنبه تغزلی در متن ادبی کم کم جاش رو به توصیف عینی بده..زیاد وارد بحثش نمیشم چون خیلی گسترده است و به نظرم برای کار ما تا همین جا کفایت می کنه.

حالا با این توضیحات میشه این سئوال رو دوباره بررسی کرد..آیا شعر و داستان مرز مشخصی دارند و اگر دارند در کجاست؟..به نظر خود من و در ادامه همین متنی که می خونیم مرز مشخصی وجود نداره و تکنیک های موجود در این دو ژانر می تونند تو هم دیگه کاربرد داشته باشند..فقط شاید مشکل تا حد زیادی بر می گرده به عدم پرداخت مناسب تکنیک های داستانی در شعر که برخی اوقات باعث گنگ شدن شعر میشه و جلوی اون پرداخت ساده و روان شعر رو می گیره..البته خوشبختانه این اشعار مبانی محکم تئوری در پشتشون داره که اجازه تخریب اون ها رو توسط آدم های کارنکشته ای مثل من نمیده..بگذریم..حالا که تا حدودی از پرسش چگونگی شعر فارغ شدیم می رسیم به چگونگی سرایش شعر..البته سئوال خوبی که همینک به دستم رسید اینه که جای تکنیک تو شعر کجاست؟

بله برای رسیدن به چگونگی سرایش شعر بهتره باز هم از سئوال های کوچیک تر شروع کنیم مثلا همین سئوال اخیر..تجربه خودم تو این مدت چهار سالی که از دوران حرفه ای شعر سرودنم می گذره اینه که تکنیک همیشه در ادامه اندیشه و احساس مطرح میشه اگر یک مثال ملموس بخوام در این باره بزنم کارکرد اتومبیلِ..اتومبیل رو همه در نگاه اول وسیله4 چرخی می دونند که قابلیت حرکت داشته باشه..بله..مهم ترین قابلیت یک اتومبیل حرکته..یعنی اگر به شما وسیله 4 چرخ ناشناخته ای رو نشون بدن که قابلیت حرکت نداشته باشه مسلما به اون اتومبیل نمی گین..تو شعر هم (از دیدگاه من) هدف اصلی انتقال احساس از شاعر به خواننده است که اگر این اتفاق نیفته و همذات پنداری یا برانگیختگی احساس رخ نده شعر مثل اتومبیل غیر قابل حرکت یک چیز ناقص میشه..خب فرض می کنیم که این انتقال احساس اتفاق افتاد..باز هم به مثال اتومبیل بر می گردیم..حالا که اتومبیلمون حرکت کرد میریم به سمت مشخصات اتومبیل یعنی مواردی مثل شتابش چه قدره؟ امنیتش در چه سطحیه؟ راحتی مورد نظر شما رو داره؟..این جا ولی در شعر به همین سادگی نیست..یعنی ما تکنیک رو برای چی در شعر به کار می بریم؟ آیا برای بالا بردن ضریب انتقال احساس در شعر به کار برده میشه یا صرفا نوعی لذت طلبی شخصی محسوب میشه؟

در جواب به این سئوال ها میشه این جوری بحث کرد که هر حرکت هنری مسلما بخشیش هم لذت رسوندن به خود هنرمنده و اگر این لذت ناب هنری وجود نداشته باشه فرایند آفرینش هنری به یک حرکت جبرآلود تبدیل میشه که مسلما هنرمند رو بعد از یک مدت از هنرش فاصله می اندازه..تکنیک در شعر رو هم تا حدودی میشه در امتداد لذت طلبی در ذات هنرمند دونست ولی مثلا شما اگر فرضا کریستیانو رونالدو یا لیونل مسی باشید و بتونید ناب ترین دریبل های دنیا رو بزنید باز هم اون لذت منحصر به خود شما میشه ؟ یا تماشاگران این لحظه ناب هم از این حرکت شما لذت خواهند برد؟..به عبارتی لذت بردن از تکنیک رو میشه در نوعی قاعده شکنی اصول و قواعدی دونست که ممکنه ما در طی برخورد مستمر با پدیده های معمول اعم از هنر یا غیر هنر اون ها رو به صورت معیار و الگو پذیرفته باشیم..و این بخشش به نظرم خیلی اهمیت داره که شما توجه داشته باشید که استفاده بیجا از تکنیک و فرسودن اون نه تنها باعث ساختارشکنی لازم در ذهن خواننده نمیشه بلکه شاید منجر به زدگی اون هم بشه و این استفاده به جا با تمرین مستمر حاصل میشه..

اما از این سئوال نسبتا آسون که بگذریم به سئوال چگونه یک شعر رو بسراییم می رسیم..واقعیت اینه که به نظرم به تعداد شاعرا روش های مختلف در سرودن شعر وجود داره..شما ممکنه از یک حس شروع کنید..یا از یک بازی زبانی (یعنی تا حدودی همون به سئوال کشیدن زبان که در بخش های قبل مطرح شد)  یا حتی یک جمله که حیفتون میاد یک شاعر دیگه ازتون کِش بره..ولی مهم اینه که این عامل شروع کننده تا کجا می تونه شما رو ببره..بله باز هم این جا تکنیک هان که به کمک ما میان..مثلا شروع می کنید به تصویرسازی و استفاده از نشانه ها..یا هم اصلا قلم رو می برید به سمت شعار و یک دفعه می بینید که این شعر حرف های یکی دیگه شد..در این نوشتار من زیاد به تصویرسازی نمی پردازم چون تکنیک های مورد استفاده در این نوشتار بیشتر تکنیک های زبانی هستند و البته در کنار تصویرسازی به کار میرن..ولی چند نکته رو بررسی می کنیم.. یک نکته در تصویرسازی که به نظرم به کار میاد اینه که شما سعی کنید تصاویر رو در امتداد هم تصور کنید..یعنی  مثل ساختن یک خونه..اول طرحش رو تو ذهن داشته باشید و بعد کم کم عناصر دیگه تصویر رو بسازید..مثلا به این قطعه از شعر "می دانید مشکلتان چیست" توجه کنید:

و اما خطوط کف دست

نشانگر دردیست در اعماق قلبتان

که چون عشق در آن لانه نکرده

چون خانه عنکبوتی مملو از تار و خفقان شده

و پروانه های احساس تارپیچی شده

در انتظار نوری برای خشکاندن این تارها

به آن ها اطمینان کنید

مشعلی  به این خانه برید

راه های زنگ زده دوباره رنگ زنید

خانه دل  از بنیان بتکانید

تمام تصویرسازی بر مبنای این که دل به خانه ای تاریک تشبیه شده شروع میشه و در ادامه وارد خانه دل فرد میشیم که مثل خانه عنکبوت شده.. خانه عنکبوت چه شکلیه..پروانه های تارپیچی شده تو اون گرفتار شدند که باید حالا با مشعلی اون ها رو آزاد کرد..یعنی به نوعی تصویرسازی تو این شعر از بالا به پایین اتفاق افتاده..از خونه شروع کردید و به پروانه رسیدید..مهم اینه که شما بتونید فضای ذهنی تون رو با استفاده از کلمات به مخاطبتون انتقال بدید..نه اون فضا رو بر سرش خراب کنید..یک راه دیگه هم که می تونه در تصویرسازی کمکتون کنه استفاده از ساختار زبانی کلماته..مثلا اگر روزی خواستید یک شعر درباره رکود بگین اصطلاحات مرتبط با اون مثل خروج از رکود می تونه برای شما در ابتدای کار تصویر در رو ایجاد کنه که فعل خروج یا ورود براش مشخصه و بعد از اون جا شروع به ادامه تصویرسازی کنید مثلا به این قسمت از شعر "پرحاشیه" که بعدها باهاش زیاد کار داریم توجه کنید:

اما سرم می جنبد

بیشتر در لانه های تو در توی خیال

که موش کورهای وسوسه...

...

 لحظه به لحظه آن را گودتر می کنند

 در این جا مبنای شروع تصویر سازی استفاده از یک اصطلاح عامیانه سر طرف می جنبه بوده که این جنبیدن با یک تصویر مشابه اون یعنی لونه سازی موش کور و تونل حفر کردن اون پیوند خورده تا بار حسی قویتری ایجاد کنه..خوشبختانه به اندازه کافی زبان از این اصطلاحات داره و هر روز به تعدادشون افزوده میشه که نگران تموم شدن اونا نباشید..به عبارتی شما می تونید از زبان برای شروع استفاده کنید و بعد به محیط بیرون یا درون خودتون برای تکمیل اون مراجعه کنید تا شعرتون حالت حسی قویتری پیدا کنه..و به عنوان آخرین روشی که برای تصویرسازی در این نوشتار بهش می پردازیم تصویرسازی مقایسه ای هست..بدین معنا که دو تا تصویر رو با هم جلو می بریم و در عین حال با هم مقایسه می کنیم.. مثالی از این نوع رو می تونیم در قسمتی از شعر "شِگین" ببینیم که شاعر در حال مکالمه خیالی با یک قورباغه هست:

ما برادر غیر خونی هستیم

می دانستی؟

من بچه قورباغه ای بودم پرشور

در برکه ای تاریک

پرخون

            تو بچه قورباغه ای رها

                     در برکه آب زلال

و تو

        زبان ماهیان

                        نیلوفر

        و نیزار آموختی

من زبان انسان ها

دود

مصالح ساختمانی

ماشین ها

در این جا  بر خلاف دو مورد قبلی که متکی بر تشبیه و توصیف بودند..اتکا بر ساخت فضا و تصویرسازی به وسیله استفاده مستقیم از کلماتی مثل ماهیان..نیلوفر و نیزار در کنار انسان ها..دود..مصالح ساختمانی و ماشین ها هست که نوعی تصویرسازی قابل مقایسه رو فراهم میاره و بافت کار رو غنا می بخشه..به عبارت دیگه میشه گفت که الزاما تصویرسازی به معنای تشبیه و توصیف نیست بلکه قرار گرفتن چند واژه متناسب در کنار هم می تونه یک تصویر شاعرانه رو پدید بیاره..چیزی که ما در نقاشی..تئاتر و سینما هم شاهد اون هستیم.



:: برچسب‌ها: الف آرشام , شعر سپید , تکنیک , نوین , تصویر سازی ,
:: بازدید از این مطلب : 950
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 28 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

با سلام بر تمام خوانندگان این متن..
این متن بخش اول از یک متن بیست و دو صفحه ای درباره چند تکنیک نوین در سرایش شعر سپید هست که در چند بخش در اختیار دوستان قرار می گیرد..امید است که مورد استفاده دوستان قرار گیرد.در ابتدا کمی درباره شعر و سرایش آن بحث خواهد شد و در ادامه این تکنیک ها مورد بررسی قرار خواهند گرفت..
دوست دارم با همین زبان شکسته و بسته از طرف یک آدم شکسته و بسته به توضیح برخی از مطالبی که به نظرم می تونه تا حدی به افزایش (شاید) کیفیت سروده های سپید دوستان موثر باشه بپردازم. اول از همه باید توضیح بدم که تمام این تکنیک ها الزاما ساخته نویسنده این متن نیست بلکه در کارهای شاعران قبل هم شاید وجود داشته باشه..و دیگر این که مطالب این نوشتار بیشتر برای کسانی است که در ابتدای سرایش اشعار خودشون هستند و شاید برای دیگر دوستان کمتر تازگی داشته باشه.. البته سعی می کنم با همین زبان عامیانه کار رو ادامه بدم و به مباحث فنی زیاد وارد نشم چون به نظرم میشه تا حد ممکن این تکنیک ها را بدون توسل به روش های انتقادی رایج که مستلزم آگاهی اولیه از اون ها هستش و خوانندگان این اثر رو محدود به افراد خاصی می کنه توضیح داد. خوشحال هم میشم که دوستان با نظرات خودشون من رو از کاستی های این نوشته مطلع کنند.
در این جا به توضیح چند تکنیک که در حدود 400 سروده ام که (برخیشون تا هجده صفحه و برخی هم به پنج کلمه محدود میشن) تاکنون مورد استفاده قرار گرفته می پردازم..البته بخشی از تکنیک مکث رو در دفتر شعر چاپ شده ام در نشر ناکجا به نام B-52 می تونید به صورت مشروح مطالعه کنید که دیگه این جا توضیح نمیدم. این تکنیک ها به ترتیب عبارتند از: تاخیر (اعم از موازی و متقاطع)..هم صدایی (اعم از درونی یا بیرونی)..مکث پنهان..برش..حذف فعل و جانمایی. سعی می کنم این تکنیک ها رو تا حد ممکن با استفاده از اشعاری که تاکنون باهاشون سرودم توضیح بدم تا در حد امکان ابهام از ذهن خوانندگان این متن خارج بشه..البته به نظرم قبل از اون یک توضیح کوچیک درباره فرایند سرایش یک شعر داشته باشیم مفید فایده واقع بشه.
شعر چیست؟ البته این پرسش خیلی کلی هستش و پاسخ به اون هم به نظرم نمی تونه زیاد برامون سودمند باشه..شاید اگر این سئوال رو به چند سئوال کوچک تر بشکنیم به نتیجه مفیدتری برسیم..این که شعر در راستای چه هدفی سروده میشه؟ چرا شعر و نه داستان؟ آیا این دو واقعا جداپذیر هستند؟ و سئوال های دیگه.
مباحثی که در این جا طرح می کنم صرفا نظر خود من هستش و به هیچ وجه قصد تعمیم اون به سایر شاعرا رو ندارم..برای خود من شعر در اکثر مواقع (نه همه موارد) پاسخی به یک پرسش هستش که نمی تونم جواب مناسبی براش پیدا کنم یا به عبارت دیگه پرسشی که جواب معینی نداره یا جوابش میشه بیشمار جواب باشه..از این دست سئوال ها زیادند..مثلا این که چرا او من رو ترک کرد؟.. چرا این همه نابرابری وجود داره؟.. چرا رابطه ما اون گرمای سابق رو نداره؟.. چرا.. و حتی این که چگونه می تونم یک ویژگی معشوقم رو استثنایی و ویژه جلوه بدم؟.. چگونه میشه جهان رو تغییر داد؟.. و هزاران سئوال دیگه که اکثر اوقات به جواب واضح و مشخصی نمی رسیم یا با بیشمار جواب مواجه میشیم..حتی گزاره های اخلاقی و مثل های ادبی هم می تونند پرسش برانگیز باشند مثل آیا هر گردی گردویه؟..آیا اخلاق در جامعه حالتی ایستا و یکسان داره؟..شاید این رو بشه ناشی از ذات شعر دونست که یک هنر رمانتیک تلقی میشه و تو رمانتیسم رسیدن به جواب مشخص تقریبا وجود نداره..ولی با این حال همیشه لازم نیست که ما دنبال سئوال های کلی درباره وقایع..احساسات و جهان بیرونمون باشیم تا به شعر برسیم. برخی اوقات خود زبان هم به ما کمک می کنه که با به چالش کشیدن اون به شعر برسیم..مثلا برای خود من همیشه سئوال بود که چرا نوع اسم گذاری هواپیماهای بمب افکن مثل ویتامین هاست و این باعث سروده شدن ""B-52شد..به همین راحتی..که در این قسمت از شعر ""B-52 اومده:
آن هنگام که
هدایای آسمانی
سر می رسند
آن کپسول های
چند تنی
ویتامین B52
ویتامین F22
با موشک های گور بُردش
بسته های C130
ویتامین های بالدار
رویایی
با هزاران
چتر باز
یا اصلا چرا اسب ها دنده دارند بعد ماشین هم دنده داره و این که آیا میشه با وجود نامگذاری یک خودرو به نام نوعی اسب یعنی سمند از این استفاده شاعرانه کرد که بخشی از شعر "خواستگاری" شد:
و من رانده
از سمند که اسب نجیبیست
گر چه طعم آزادراه را نچشیده باشد
به بزرگراهی قانع باشد
در کوچه ای خاک بخورد
در پارکینگ شسته شود
...
شلاق پدالی گازش بزند
و افساری دیگر
ترمز
...
سمند شاید خلقتی ناقص داشته باشد
که تنها پنج دنده دارد
و دنده ای دیگر در پشتش
در قفسه سینه اش
....
صد اسب بخار دارد
که در سربالایی دمشان سرد است و بخاری ندارد
و آب را در روغنش
گهگاه قاتی می کند
فکر کنم تا همین جا فعلا کافی باشه البته در ادامه باز هم به این مباحث بر می گردیم و بیشتر اون رو بررسی می کنیم..



:: برچسب‌ها: الف آرشام , شعر , سپید , تکنیک , نوین , سرایش ,
:: بازدید از این مطلب : 844
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 27 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

وسوسه شاید

کار فرشته کوچکیست

دلش

گاهگاهی

برای قلقلک لحظات رخوت آلود

لک می زند



:: موضوعات مرتبط: اشعار , ,
:: برچسب‌ها: الف آرشام , وسوسه , فرشته ,
:: بازدید از این مطلب : 867
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 26 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

 عقاب

شاید

قاب عریانیست

عاری از هر  نقطه و خط

یک مستطیل خالی بی نام

پرواز کرده

به اوج آسمان احساس

از کژتابی زمین

تا افق های مست

از سقف های مکعبی

بر دوش باد

از بستن شریان های زندگی

عقاب پرواز کن

دورتر و دورتر

برنگرد

تنها برو



:: موضوعات مرتبط: اشعار , ,
:: برچسب‌ها: الف آرشام , عقاب , شریان ,
:: بازدید از این مطلب : 866
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 21 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

توله خرس
تنها

رها شده بر
تکه یخی
در اعماق
اقیانوسی آرام

چشم
در چشم
ستاره قطبی


چشم
در چشم
کورسوی امید

یخی که آرام آرام آب می شود



:: موضوعات مرتبط: اشعار , ,
:: برچسب‌ها: الف آرشام , ناکجا , توله خرس , کورسوی امید , ستاره قطبی ,
:: بازدید از این مطلب : 826
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 19 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

در لانه ام

             پنجه های بازم
                            جاری
                 بر بالهای
                    کبوتری خواب

تا کی
کبوتر
با باز
خواهد ماند؟


یا بازهم

بازبینی
نوار
بریده
رابطه

بازنگری

دیده های خیس
در آینه

بازسازی
سازشی شکننده
بازگشت
بازگشت


به خانه اول


بازهم
بازهم


باز با باز!

       بی خیال

                 در لانه ام

                     پنجه های بازم...

از دفتر شعرم در نشر ناکجا (B-52)



:: موضوعات مرتبط: اشعار , ,
:: برچسب‌ها: الف آرشام , کبوتر , باز , ناکجا , B-52 ,
:: بازدید از این مطلب : 832
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 18 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

قلب

احساس

روح دیگری هستم

که بدنی را بر آن تراشیده اند

و از شوک الکتریکی بوسه ای

 در محلول نوازشی غریب

دوباره جان گرفته ام

من این هیولای گمشده

در این وادی موهوم

از کدامین دکتر فرانکنشتاین باید انتقام بگیرم؟



:: موضوعات مرتبط: اشعار , ,
:: برچسب‌ها: الف آرشام , فرانکنشتاین ,
:: بازدید از این مطلب : 1130
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 15 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

چه می ماند جز لاف

در قمار زندگی

برای سرباز خشتی

که آس دلی در قلبش پنهان کرده است



:: موضوعات مرتبط: اشعار , ,
:: برچسب‌ها: الف آرشام , سرباز , آس دل ,
:: بازدید از این مطلب : 771
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 14 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الف آرشام

پیام بازرگانی بهتری می شدی

اگر فریب هایت رنگ و لعاب تازه ای داشت

اگرزندگی کارگردان لالی نبود

 که تنها

 یک بار دستور کات بدهد

 



:: برچسب‌ها: الف آرشام , کات , کارگردان ,
:: بازدید از این مطلب : 666
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 13 مرداد 1393 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد