عضو شوید
عضویت سریع
Alternative content
آمار مطالب
آمار کاربران
کاربران آنلاین
آمار بازدید
... و گون به تن کشیده
چه زیادِ
بادِبانان
زِ سحر
کویر پایَد
چه عطش
که ریشه اش
چشیده
که زِ شِن
برون کشیده
و اَزو بسی
رمیده
خنکایِ سایه ساران
به نگاه خسته
(مکث)
شاید (مکث کوتاه)
خبر خوشی
به راهست
که اگر
نسیمِ رفته
آید
به تنش
همی بهاران
پَرِ از شکوفه (مکث کوتاه)
باران
به شمیم روی او
مست
دل خسته ی بیابان
نه درنگ جایز
نه سکوت (مکث)
باید
رَهِ توشه ی سفر
بست
چو شراره ای شتابان
بِدَرَد
وهمِ سرابان
زِ نسیمِ راز پرسد
زِ سرِ نیاز پرسد
هوس سفر ندارد؟
دل همسفر ندارد؟
این همه خارِ خلیده
به سکونِ بادبانان!
و گون
به غم
کشیده
چه زِ یادِ
باغِبانان
(تقدیم به بوته گونی که در بیابان پلاستیک ها را به تن کشیده بود و تمرین پرواز می کرد و استاد زبان پارسی دکتر شفیعی کدکنی)
صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان گل نوشته های الف آرشام و آدرس partialpartial.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
RSS